گروه بین‌الملل مشرق - سلفی‌های جهادی در سطحی بسیار محدود یک طرح راهبردی را در اختیار دارد که القاعده انجام این طرح در مدت زمان 20 ساله را از آغاز هزاره سوم میلادی با آماده سازی برای انجام حملات 11 سپتامبر آغاز کرده و در سال 2020 میلادی این طرح به پایان خواهد رسید.  این راهبرد بر پایه دیدارهای منظم از سوی رهبران القاعده و تئوریسین های این جریان تنظیم شده و اهمیت آن در این است که تقریبا با حوادث 13 سال گذشته از آغاز این طرح همخوانی دارد.

المنار نوشت: اعتقاد به اینکه راهکارهای اقدامات القاعده و روش های آن کورکورانه و بدون برنامه و بدون استفاده از استراتژی واضح باشد، یک اعتقاد اشتباه است، چرا که اتاق های امنیتی متخصص در زمینه مبارزه با تروریسم به دهها سند از پروژه های کاری این گروه و طرح های راهبردی سه ساله، چهار ساله، پنج ساله و حتی ده ساله القاعده پرده بر می دارد که القاعده بر اساس راهکارهای واضح به دنبال اجرای آن است.

به عنوان مثال یکی از دستگاه های اطلاعاتی یک سال بعد از آغاز اتفاقات سوریه به مضمون نامه ای دست پیدا کرد که بین ابومحمد الجولانی امیر جبهه النصره و یکی از اعضای برجسته القاعده در لبنان انجام شده است، این نامه شامل خطوط اصلی مرحله بعد از براندازی بشار اسد رئیس جمهور سوریه بود که از جمله اقدامات مطرح شده در آن جذب استعدادهای جوان به عنوان متخصصان پزشکی و شیمی و کامپیوتر و ارتباطات برای این سازمان و انتشار بین تمامی مناطق لبنان برای انجام مأموریت بعدی در لبنان بود.

بر اساس اطلاعات و اسنادی که این دستگاه امنیتی به دست آورده است، راهبرد القاعده در لبنان و منطقه دارای اهداف مشخص و محدود در دو عرصه میدانی و عضو گیری انسانی است. این طرح شامل سندی است که برخی رهبران مرتبط با القاعده با هم تبادل کرده اند و به نظر می رسد راهبرد القاعده و مراحل اجرایی آن را نشان می دهد. این سند بر گرفته از کتابی است که فواد حسین در سال 2005 میلادی با عنوان "الزرقاوی و نسل دوم القاعده" منتشر کرده است.

حسین مصاحبه های زیادی را با ابو محمد المقدسی یکی از بزرگترین نظریه پردازان القاعده و ابو مصعب الزرقاوی از رهبران این جریان در زندان سواقه اردن انجام شده است. نکته جالب این سند این است که این مراحل تطابق تقریبا کاملی با تحولات کنونی منطقه دارد. سند مذکور بعلاوه کتابی با عنوان «ما جهاد را اینگونه می خواهیم» در پایگاه های خبری جهادی مورد تبادل قرار گرفته و اهداف و برنامه ها و مراحل مشخص برای رسیدن این جریان به حاکمیت را مورد بررسی قرار داده است.

این طرح از توسعه اقدامات جهادی سخن می گوید تا تمام دنیا را در بر گرفته و این موضوع را دارای سهم بالایی در افزایش قدرت امت! و ترساندن دشمنان دانسته است. این طرح شامل هفت مرحله است که از آغاز هزاره سوم یعنی سال 2000 شروع می‌شود تا سال 2020 که سال تحق پیروزی نهایی است، ادامه پیدا می‌کند:


مرحله اول: (2000 تا 2003 میلادی) این مرحله، مرحله بهبود و بیداری نام گرفته است که القاعده در این مرحله روی موضوع بیدار کردن امت و وارد کردن ضربه بزرگ به سر افعی در نیویورک متمرکز شده است تا این افعی به راه درست خود بازگردد و طوری واکنش نشان دهد که القاعده را به عنوان رهبر امت اسلامی نشان دهد. به این ترتیب بود که بعد از اینکه آمریکا جنگ طلبی جدید علیه اسلام را آغاز کرد و افغانستان و عراق را به اشغال خود در آورد، زمینه برای توسعه این معرکه فراهم شد و آمریکاییها به اهدافی سهل الوصول تبدیل شده اند. به این ترتیب القاعده نیز از یک گروه محدود به جریان با نفوذ و در حال رشد تبدیل شد، این مرحله با اشغال عراق در آوریل سال 2003 میلادی به پایان رسید.

مرحله دوم: (2003 تا 2006 میلادی) این مرحله باز شدن چشم ها نامگذاری شد، در این مرحله آمریکا درگیری های خود  با دشمن را ادامه داد و بر روی جهاد الکترونیک متمرکز شد تا از آغاز مرحله سوم نتایج این جهاد خود را نیز برداشت کند. القاعده همچنین در این دوره راهبرد خود در جهان عرب و اسلام را به صورت آرام دنبال کرد و عراق را به عنوان پایگاه ارتش جهادی خود انتخاب کرده و سعی کرد از این کشور با آغاز مرحله سوم به کشورهای دیگر نیز منتقل شود. علاوه بر اینها مطالعات شرعی را نیز آغاز کرد تا مسلمان را به پرداخت زکات و صدقات خود به گروه‌های تروریستی القاعده وادارد.

مرحله سوم: (2007 تا 2010 میلادی) این مرحله برای خیزش و روی پا ایستادن القاعده است. القاعده در این مرحله به دنبال ایجاد یک قدرت تاثیر گذار است. شاخص های این مرحله ایجاد یک روند بی سابقه در عملیات تغییر در منطقه اطراف عراق است، در این مرحله بر سرزمین شام تمرکز می شود، چرا که بر اساس احادیث نبوی این منطقه بعد از عراق محاصره خواهد شد، علاوه بر اینکه طرح های واضحی برای تجزیه سوریه ، لبنان و اردن به دولت های کوچک برای ایجاد منطقه ای جدید در آسیای غربی وجود دارد.


خبرنگار اردنی در کتاب خود به نقل از المقدسی و الزرقاوی می نویسد که ایده جندالشام از زمان جهاد در افغانستان مطرح بوده است، اما به دلیل اشغال افغانستان از سوی آمریکا در سال 2001 میلادی این اتفاق کامل نشد. مشخص است که کسانی که با این ایده کار می کردند، بعد از این اتفاق به سوریه لبنان و عراق بازگشتند تا خود را آماده استفاده از فرصتی در لبنان نمایند، علاوه براینکه به زودی فرصت هایی نیز در سوریه در اختیار آنها قرار می گرفت ( توضیح این نکته لازم است که تهیه این سند احتمالا مربوط به سال 2005 میلادی است) در پایان این مرحله القاعده آمادگی خود را برای آغاز درگیری های مستقیم در داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین و مرزهای اسرائیل ایجاد خواهد کرد و در آن زمان است که بر روی رهبری شرعی امت اسلام برای خود تمرکز خواهد کرد.

مرحل چهارم: (2010 تا 2013 میلادی) این مرحله مختص آغاز درگیری ها در سوریه است که مرحله بازگرداندن و بهبود القاعده نام گرفته است. در این مرحله روی براندازی دولت‌ها با درگیری های مستقیم و سخت با آنها تمرکز می شود. القاعده در این راه از عوامل زیر بهره می گیرد: از بین بردن توجیهات ادامه بقای دولت ها با افشای مزدوری آنها و همراهی با سیاست های آمریکا.

این موضوع همزمان با رشد روز افزون القاعده و فرسایش نیروهای آمریکایی از طریق درگیریهای مستقیم و مستمر با این سازمان و حمله های الکترونیکی بر اقتصاد آمریکا امکان پذیر است. این اتفاقات با برنامه ریزی برای از بین بردن منابع نفتی عربی و به آتش کشیدن آنها همراه خواهد بود و این موضوع رژیم های غربی را از تکیه گاه اقتصادی خود نیز محروم می کند. در موازات این اقدامات ایده اعتماد به طلا به عنوان مقیاس و ابزار تعاملات نقدی جهانی مطرح می شود. در این شرایط دلار به علت فقدان پشتوانه ای برای طلا از بین می رود. همچنین اسرائیل نیز به علت درگیریهای داخلی در آستانه ضعف قرار می گیرد و حمایت های بین المللی از آن کاسته می‌شود و رژیم های عربی حامی آن از بین می‌روند.

مرحله پنجم: (2013 تا 2016 میلادی)  این مرحله برای اعلام دولت خلافتی یا القاعده است که هدف راهبردی این سازمان به شمار می رود، در این مرحله متغیرات بین المللی با ضعف محور آنگلوساکسون ها دنبال می شود و قدرتهای جهانی جدید از جمله چین و هند ایجاد می شوند که مسلمانان تناقض های زیادی با آن ندارند، در این مرحله همچنین قدرت القاعده نیز به صورت خودکفا و روز افزون بالاتر می رود.

مرحله ششم: (2016 تا 2020 میلادی) و کفر آغاز می شود، این درگیری ها بعد از اعلام خلافت اسلامی از سر گرفته می شود. این موضوعی بود که در بسیاری از نامه های اسامه بن لادن نیز وجود داشت.

مرحله هفتم و پایانی: این مرحله مرحله پیروزی نهایی  است که در سال  2020 میلادی رقم می خورد؛ در این مرحله قدرت دولت اسلامی عظیم و فراگیر است و مسلمانان بیش از یک و نیم میلیارد نفر خواهند بود.

المنار نوشت که این راهبرد در سال 2005 میلادی منتشر شده است و به دلیل نزدیکی رویکردهای به آن با روند تحولات کنونی در عرصه میدانی توجه به آن لازم است، بویژه اینکه در سال 2001 میلادی برج های دوقلوی تجارت جهانی در مرحله بیداری هدف قرار گرفت و در مرحله بعد نیز عراق و افغانستان بعد از اشغال از سوی آمریکا به عنوان دو پایگاه آغاز به کار ارتش جهادی مورد استفاه قرار گرفت.


در مرحله بعدی درگیری ها برای تغییردر سرزمین شام آغاز شد که این روند با بازگشت بیشتر عناصر تروریستی به سرزمین سوریه تحت عناوین مختلف از جمله "پایگاه جهادی در بلاد الرافدین (عراق)" یا "مجلس شورای مجاهدان" و "دولت اسلامی عراق" یا "دولت اسلامی عراق و شام" در سال 2013 ادامه پیدا کرد.  مراحل برنامه ریزی های القاعده برای سالهای 2010 تا 2013 میلادی نیز کاملا منطبق بر شرایط کنونی در سوریه است که شامل براندازی رژیم های عربی با عنوان تبلیغاتی و رسانه ای بهار عربی است، حال باید منتظر باشیم و ببینیم که القاعده می تواند طرحهای خود را برای تحقق پیروزی نهایی در سال 2020 میلادی دنبال کند یا نه.


مواضع القاعده در قبال حزب‌الله لبنان

سایت های جهادی کتابی را با عنوان حزب‌الله لبنان و صدور مذهب رافضی شیعه منتشر کرده اند که در آن دیدگاه های القاعده نسبت به حزب الله لبنان منتشر شده است، این کتاب برای اولین بار در پایگاه خبری منبر التوحید و الجهاد منتشر شد، سایتی که متخصص در ارائه دیدگاه های ابو محمد المقدسی از نظریه پردازان القاعده و ابو مصعب الزرقاوی است.  نویسنده این کتاب ابو بصیر الطرطوسی بود که در درگیری‌های کنونی در سوریه نیز در کنار جبهه اسلامی علیه دولت اسلامی عراق و شام ( داعش) قرار گرفته است.

این کتاب دیدگاه های جهادگران در قبال حزب الله لبنان را جمع آوری و سعی کرده اهل تسنن بویژه فلسطینی‌ها را از این حزب بترساند.  مولف در این رابطه می نویسد: حزب الله لبنان در ورودی جنبش جهانی تشیع است که از طریق مسیر فلسطین کار خود را آغاز کرده تا مأموریت واقعی خود را در انتشار تشیع در جهان دنبال کند. این کتاب در سال 2002 یعنی یک دهه قبل از آغاز حضور نظامی حزب الله لبنان در سوریه برای جلوگیری از هتک حرمت مقدسات اسلامی تالیف شده است.